نویسنده و مخاطب نامه مشخص نیست: قربانت شوم رسید نامه ات ای دوست و دیده شد روشن به طوطیای قلم بود دیده ام محتاج رقیمه کریمه عنبر شمیم سرکار در وقتی رسید که قریب یک ماه بود مریانج بودیم و جای شما بسیار خالی بود زیاده از حد ، افسوس بر زمان گذشته و دورانی از فیض حضور خوردم که چرا قدر زمان وصال را ندانستم همه روزه عکس جمال مبارکت را زیارت می کنم و به یاد شما دل به او خوش دارم نمی دانم ما را به فراق خود مبتلا داری دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا جان رسد به جانان یا جان زتن برآید من که به جز شما با کس انس ندارم شما هم که از دست من رفتید انشاء الله مراجعت کنید صحیحا سالما باردیگر در عمارت...
Copyright © 2012-14 President and Fellows of Harvard College. All rights reserved.